-نام پدر و مادر حضرت مريم چيست؟

(41967)
-پيامبري كه پدر داشت امّا مادر نداشت , چه كسي بود؟

(16925)
-در هنگام فاتحه خواندن حتماً بايد دعاي اللّهم اغفر للمؤمنين و المؤمنات و المسلمين و المسلمات را بگويند و بعد سوره حمد و توحيد را بخوانندّ آيا در غير اين صورت فاتحه خواندن درست نيست؟

(13946)
-خوش صداترين پيامبر چه نام داشته است؟

(7997)
-چرا خداوند به ابراهيم((عليه السلام)) لقب خليل الله را عطا كرد؟
(2955)
-بعضي مي گويند: حضرت ابراهيم در روز سيزده بدر كه مردم به بيرون شهر رفته بودند, بت هارا شكست و مي گويند: درست نيست در اين روز به بيرون شهر برويم ; آيا اين گفته درست است ؟

(2870)
-چرا نام پيامبر قوم لوط، لوط بوده ، مگر نه اين كه نام انبياي الهي با مسمي بوده و كامل و زيبا؟توضيح دهيد معنا و مفهوم لوط چيست؟

(2451)
-چرا حضرت داوود با اين كه از پيامبران اولوالعزم نبود، داراي كتاب زبور بوده است؟

(2213)
-سبطيان و قبطيان كيستند؟

(1700)
-علت حرام و گناه بودن غيبت چيست؟ چرا دين اسلام بر اين موضوع حساس ميباشد و به شدت از آن نهي ميكند؟

(1661)
-جدا نمودن آيين مقدس اسلام از سنتهاي باطل چگونه است؟
(0)
-آيين كامل چه آييني است؟ و چرا بعضي اديان نسبت به بعضي ديگر كاملترند؟
(0)
-آيا كساني كه به وجود آييني به نام اسلام پي برده اند ولي به آن معتقد نمي باشند، مستحق كيفرند؟
(0)
-مفهوم آزادي در اسلام چيست(0)
-اخباريين چه كساني اند؟
(0)
-1ـ چرا بين اديان الهي تفاوت وجوددارد درحالي كه خداوند تمام احكام را بر پيامبران نازل فرموده اند پس چرا تفاوت در نماز و روزه و ساير احكام وجود دارد؟(0)
-1ـ چرا به پيروان اديان الهي كافر مي گويند در حاليكه آنها نيز پيرو دين خداوند هستند ؟(0)
-2- چرا بعضي مردم مسيحي هستند ؟ با اين كه بيشتر جمعيت دنيا رامسلمانان تشكيل مي دهند ؟(0)
-آيا مسيحيان و يهوديان و ..... به بهشت مي ورند.؟ ( به نظر من اين با منطق جور در نمي آيد كه در اديان ديگر كسي مذهبي شناخته مي شود و به خاطر خدا كار نيك مي كند و به جهنم برود به خاطر اينكه دينش اسلام نبود )(0)
-پـيـغـمبر اسلام مي گويد : به آييني مبعوث شده ام كه عمل به آن براي همه سهل و آسان است اگر آسان بودن شريعت و آيين خوب است پس چرا در اقوام و مذاهب پيشين نبوده ؟(0)
-جدا نمودن آيين مقدس اسلام از سنتهاي باطل چگونه است؟
(0)
-آيين كامل چه آييني است؟ و چرا بعضي اديان نسبت به بعضي ديگر كاملترند؟
(0)
-آيا كساني كه به وجود آييني به نام اسلام پي برده اند ولي به آن معتقد نمي باشند، مستحق كيفرند؟
(0)
-مفهوم آزادي در اسلام چيست(0)
-اخباريين چه كساني اند؟
(0)
-1ـ چرا بين اديان الهي تفاوت وجوددارد درحالي كه خداوند تمام احكام را بر پيامبران نازل فرموده اند پس چرا تفاوت در نماز و روزه و ساير احكام وجود دارد؟(0)
-1ـ چرا به پيروان اديان الهي كافر مي گويند در حاليكه آنها نيز پيرو دين خداوند هستند ؟(0)
-2- چرا بعضي مردم مسيحي هستند ؟ با اين كه بيشتر جمعيت دنيا رامسلمانان تشكيل مي دهند ؟(0)
-آيا مسيحيان و يهوديان و ..... به بهشت مي ورند.؟ ( به نظر من اين با منطق جور در نمي آيد كه در اديان ديگر كسي مذهبي شناخته مي شود و به خاطر خدا كار نيك مي كند و به جهنم برود به خاطر اينكه دينش اسلام نبود )(0)
-پـيـغـمبر اسلام مي گويد : به آييني مبعوث شده ام كه عمل به آن براي همه سهل و آسان است اگر آسان بودن شريعت و آيين خوب است پس چرا در اقوام و مذاهب پيشين نبوده ؟(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:26671 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:20

اقرار گرفتن از مجرمان به وسيلهء شكنجهء آن ها از نظر فقه اسلامي چه حكمي دارد؟

از ديدگاه فقه اسلامي , اقرار و اعتراف گرفتن شكنجه , ترساندن , تهديد و زندان كردن ـ مگر درمواردي اعتبار ندارد و اقرار متهم مثل اقرار نكردن است . در اين زمينه چند روايت نقل مي كنيم :

امام صادق 7فرمود: .(1) باز از حضرت نقل كرده : .(2)

زيدبن علي بن الحسين 7نقل مي كند: هنگامي كه عمر خليفه بود, زني را آوردند. عمر از او سؤال كرد: عمل زشت انجام داده اي ؟ زن گفت : آري , عمر دستور داد او را سنگسار كنند. در بين راه با علي بن ابي طالب 7برخورد كردند. حضرت از جريان سؤال كرد, گفتند: عمر دستور داده اين زن را سنگسار كنيم . حضرت آنان را به سوي خليفه برگرداند و به عمر گفت : بر فرض اين زن گناهكار باشد, بچه اي كه در رَحِم او است چه گناهي دارد؟ عمر گفت : معلوم نيست كه آبستن باشد. حضرت فرمود: اگر معلوم نيست , بايد صبر كني تا معلوم شود. سپس به عمر فرمود: شايداعتراف اين زن به جهت ترس از تو بوده يا او را ترسانده اي ؟ عمر گفت : آري , من او را ترسانده ام . حضرت فرمود:مگر نشنيدي پيامبر مي فرمود: . عمر زن را رها كرد, سپس گفت : زنان ناتوان هستند كه مانند علي بن ابي طالب بزايند. اگر علي نبود, عمر هلاك مي شد.(3)

امام باقر7فرمود: .(4)بنابراين نمي توان متهمان را قبل از اثبات جرمشان تعزير و شكنجه كنند. نويسندهء بعد از نقل اين روايات فرمود: از اين ادلّه روشن مي شود كه حاكم اسلامي نم يتواند با حبس و ترساندن و شكنجه و امثال اين ها از متّهمي اقرار بگيرد.

در مادهء 38قانون اساسي جمهوري اسلامي آمده است : هر گونه شكنجه براي گرفتن اقرار و يا كسب اطلاع ممنوع است . اجبار شخص به شهادت , اقرار يا سوگند, مجاز نيست و چنين شهادت و اقرار و سوگندي فاقد ارزش واعتبار است .(5)

نويسنده مي افزايد: ظاهراً در مورد حقوق مردم (حق الناس ) براي روشن شدن حقيقت , حبش كردن متهم مخصوصاً كه متهم به قتل باشد, جائز است . وي رواياتي در اين زمينه نقل مي كند و مي گويد: بعيد نيست بگوييم :حفظ نظام مسلمانان و اموال و حقوق مردم مسلمان , امر بسيار مهمي است كه در بعضي موراد كشف حقيقت , متوقف بر حبس و تحقيق و تجسّس دارد. بنابراين اگر بگوييم حبش و تعزير جائز نيست , باعث ضايع شدن حقوق مسلمانان و اختلال در نظم مي شود, مخصوصاً در زماني كه فساد فراگير باشد.

پس ظاهراً حبس و كشف حقيقت جائز است , در صورتي كه آن امر مهم باشد. اين حرف ها در صورتي است كه حاكم اسلامي در مورد شخصي احتمال بدهد و آن شخص متّهم باشد, ليكن اگر حاكم بداند و علم پيدا كند شخصي داراي اطلاعاتي است كه اگر به آن ها دست پيدا كند, مي تواند توطئه اي را خنثي كند يا از بروز فتنه اي جلوگيري نمايد, حاكم و دستگاه قضايي مي تواند, حتي با شكنجه و تعزير از او اطلاعاتي را كشف نمايد. همان طور كه در مورد خيبر و پرداخت جميع الموالشان به مسلمانان مصالحه كرده بودند, ليكن كتانه زيور آلات آل ابي الحقيق را مخفي كرده بود. پيامبر به زبير بن عوّام دستور داد او را شكنجه كند تا تمامي اموالي را كه نزد او مخفي شده بپردازد.(6) نويسنده روايات و موارد تاريخي فراوان ذكر كرده , بعد مي گويد: حفظ نظام و تقويت اسلام و حقوق مسلمانان عقلاً و شرعاً اقتضا مي كند اين گونه امور جائز باشد, در صورتي كه حاكم (قاضي ) بداند كه متهم مسائلي رامخفي مي كند.(7)

(پـاورقي 1.آيت اللّه منتظري , دراسات ولايةالفقهيه , ج 2 ص 378 به نقل از وسائل الشيعه , ج 18 ص 497

(پـاورقي 2.همان .

(پـاورقي 3.همان , ص 379 به نقل از بحار, ج 40 ص 277

(پـاورقي 4.همان , ص 380 به نقل از بحار, ج 76 ص 203

(پـاورقي 5.همان , ص 381

(پـاورقي 6.همان , ص 385

(پـاورقي 7.همان , ص 378تا 388 با تلخيص .

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.